رودآور

ساخت وبلاگ

ارغوان می‌بینی؟
به تماشاگه ویرانی ما آمده‌اند…
مانده‌ایم تا ببینیم نبودن را
آخر قصه شنودن را

+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم دی ۱۴۰۲ ساعت 10:10 توسط سوری  | 

رودآور...
ما را در سایت رودآور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roodavara بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 16:29

فرصتی نمانده استبیا همدیگر را بغل کنیمفردایا من تو را می‌کشمیا تو چاقو را در آب خواهی شستهمین چند سطردنیا به همین چند سطر رسیده است*****به این‌که انسانکوچک بماند بهتر استبه دنیا نیاید بهتر است*****اصلااین فیلم را به عقب برگردانآن قدر که پالتوی پوست پشت ویترینپلنگی شودکه می‌دود در دشت‌های دورآن قدر که عصاهاپیاده به جنگل برگردندو پرند‌گاندوباره بر زمین...زمین...نه!به عقب‌تر برگردبگذار خدادوباره دست‌هایش را بشویددر آینه بنگردشایدتصمیم دیگری گرفت ..."گروس عبدالملکیان" + نوشته شده در شنبه نهم دی ۱۴۰۲ ساعت 12:47 توسط سوری  |  رودآور...
ما را در سایت رودآور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roodavara بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 18:25

اگه آدم گذاشت اهلیش کنن، خودش رو به این خطر انداخته که کارش به گریه کردن بکشه.

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۴۰۲ ساعت 8:58 توسط سوری  | 

رودآور...
ما را در سایت رودآور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roodavara بازدید : 49 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 10:42